Thursday, May 22, 2008

Nirvana

Nikon D70s,@105mm,ISO400,1/60s,F8
Nirvana


Imogen Heap | Speak for Yourself| Headlock





- یونایتد 93 عجیب‌‌ترین فیلم هواپیماربایی است که تاکنون دیده‌ام. احتمالا می‌دانید که داستان هواپیمای چهارمی است که در یازده سپتامبر ربوده شد.
ترکیبی از وحشت و استرس خالص، احساسات متناقض و در پایان شما می‌مانید و یک دنیا فکر.
صحنه عجیبی دارد که در آن هم هواپیماربایان و هم مسافران در حال دعا خواندن هستند، ترکیبی از ادعیه عربی و انگلیسی، در فضای دهشت‌زای هواپیما، یک پارادوکس خالص است.
دیدن فیلم شدیدا پیشنهاد می‌شود.

- یادم میاید در دوران کودکیم، تلویزیون علاقه زیادی به پخش فیلمهای ژاپنی قدیمی داشت. معمولا هم تنها مشتری این فیلمها در خانه، من بودم که هر چند چیزی نمی‌فهمیدم، اما با این حس که فیلم جمعه را باید دید، با لجبازی تمام، فیلمها را می‌دیدم.
حالا که دوباره این فیلمها را به تدریج دارم میبینم، تازه می فهمم که اساسا فیلمهای مناسبی برای یک بعد از ظهر جمعه تلویزیون نیستند.
همه این حرفها برای این بود که بگویم حتما فیلم راشومون کوروساوا را ببینید. نه! اگر در کودکی و در یک بعد از ظهر جمعه غم انگیز آن را دیده اید، باید دوباره ببینید

- چاپ عکس در سایز بزرگ هم دنیایی دارد. هم پروسس خاصی می‌طلبد و هم احتیاطهای خاص. ولی نتیجه کار بشدت لذت بخش است. این عکس غروب آفتاب را در سایز 70 در 100 چاپ کردم. فایلی که برای لابراتوار بردم حدود 300 مگابایت بود. جزئیات بسیار عالی درآمد. هرچند همانطور که مشخص است عکسی است با نسبت سیگنال به نویز کم، و برای چاپ بزرگ یک چالش محسوب می‌شد، اما نتیجه عالی بود، حتی وقتی که از نزدیک به آن نگاه میکنم

- پ. ن : بالاخره فرصتی شد تا نقد کتاب عالی جو مک نالی را بنویسم. خواندن کتاب را به تمام کسانی که می‌خواهند جور دیگری در عکاسی ببینند و از عکاسی لذت ببرند، پیشنهاد می‌کنم

6 comments:

Anonymous said...

light and contrast are perfect
it was better to make eyes lighter

Anonymous said...

بله نظرم با شما در مورد یونایتد 93 مشابه است.فیلم خوبی است.گاهی فیلم های خیلی خوب زیر سایه بعضی فیلم های دیگر می مانند و درست دیده نمی شوند و یا شاید به دلایلی ( که یقینا جنبه سیاسی و اقتصادی دارد )بهتر است بعضی فیلم ها دیده نشوند.آنقدر نمونه های خوب سراغ دارم که اگر مثال بزنم کم لطفی به بقیه خواهد بود

فیلم های ژاپنی هم دنیایی دارند.7 سامورایی را با اینکه نسخه ای که در ایران پخش می شد بسیار بی کیفیت بود اما دوبله خوبی داشت و شاید 50 بار پخش شد هنوز هم دوست دارم.آدم را می برد به یک دنیای دیگر که گاهی فکر می کنید انگار در یک کره دیگر در جریان بوده است.گاهی آن سالهای ژاپن را با همان سالهای کشور های دیگر مقایسه می کنم و میبینم که افکار انسان در یک زمان می توانسته چقدر متفاوت باشد.

و چاپ عکس بزرگ.جناب دکتر یک زمانی فکر می کردم که فقط خودم از دیدن و چاپ کردن عکس در ابعاد بزرگ لذت می برم.چند بار عکس های پانوراما را دادم در سایز های بسیار بزرگ ( مثلا 30 در 120 و یا 40 در 160 ) چاپ کردم.آنقدر دیدن اش برایم لذت بخش بود که باور کردن اش سخت بود.

بابت آن نقد بسیار شیوا هم سپاسگذارم.خواندیم و بسیار ترغیب شدم که یک نسخه از این کتاب نفیس را تهیه کنم.انشالله به دوستی سپردم که اگر یافت شد برای تهیه کند.

ممنون جناب روشن که ما را با دنیاهای تازه آنشا می کنید.

و اینکه وقتی شما زیبا می نویسید و از افکارتان می گویید بنده هم ترغیب می شوم که روده درازی کنم و بیشتر حرف بزنم.گاهی این حرف زدن ها برایم بسیار لازم است.

و درنهایت اینکه نام این عکس برایم خاطره ساز است.نمی دانم علت ناگذاری نیروانا چه بوده اما هر چه بوده برای بنده بسیار خاطره انگیز است.

شاید نام این دخترک زیبا نیروانا باشد؟دختر خودتان است جناب روشن؟عزیز و دوست داشتنی است.

Nema M. Roshan said...

بابک عزیز ممنون از نظرت در مورد این عکس.

کاوه جان،از صحبتهای شما نیز من همیشه لذت می‌برم.
جدیدا به شدت دارم فیلمهای ژاپنی قدیمی را میبینم و بسیار لذت می برم. فضاهای خاص و زیبا، آمیختگی شدید با شعر و داستان پردازی های قوی، انسان را مبهوت می‌کند.

بله اسم این دختر کوچولو نیروانا است . او خواهرزاده عزیز من است.

ممنون

Anonymous said...

به به جناب روشن واقعا اسم زیبا و برازنده ای است.دخترک نازنینی است خدا همیشه زنده نگه داردش.شیرینی از چهره اش پیدا است.بنده هم دوست اش دارم.

در مورد فیلم های ژاپنی بخصوص کوروساوایی بنده یکی دو سال پیش به اعتیاد رسیده بودم.عاشق فضاهای کوروساوا هستم.

ریش قرمز شدیدا توصیه می شود.اگر از راشومون لذت برده اید یقینا ریش قرمز هم برایتان جذاب خواهد بود.

همین طور فرشته مست!شاید قدری متاخر باشد و داستان اش ملموس تر.اما فرشته مست را به عنوان یک امضای کوروساوا احساس می کنم.

به نظرم کوروساوا همان رومن پولانسكي است که در ژاپن به دنیا آمده است.

در دو سرزمین با فاصله های بسیار دور از هم اما با افکاری نزدیک به هم.رومن پولانسكي هم افکاری شبیه به کوروساوا دارد.البته با ابزار هایی شاید بهتر.

سریز خون کوروساوا و مکبث دو برداشت از شکسپیر هستند که به نظرم تنها فرقشان در این است که با دو زبان متفاوت یک شعر را زمزمه می کنند.

دیدن این دو فیلم را با هم بسیار لذت بخش می دانم.

Kiarang said...

سلامي چو بوي خوش آشنايي
مي دانيد زيبايي اين جهان در چيست؟
گمان نمي كنم زيبايي اين جهان در تكنيك هاي نهفته در تاريك خانه عكاسي يا در اتاق روشن عكاسي ديجيتال باشد.
اعجاب اين دنيا در اين است كه بداني در طبقه تحتاني يك بيمارستان قديمي و از پس ديوارهايي كه نگاه هزاران بيمار بر آن ها آماسيده است، مردي كار مي كند كه يك عاشق راستين عكاسي است.
و وقتي او را مي بيني باورت نمي شود كه ميان ميليون ها باكتري و سلول ناشناخته ، لطيفه نهاني وجود داغرد كه دنياي عكاسي را از زاويه اي ديگر مي شناسد

Anonymous said...

سلام
کودکان به ملکوت نزدیک ترند.
پرتره پرتره پرتره کودک

 

Clicky Web Analytics